عکاسی غذا
چه عاملی به گرفتن عکسی جذاب از یک خوراکی کمک بیشتری میکند؟
اولین و مهمترین فاکتور در عکاسی از غذا، تأکید بر المانهایی است که بر خوشمزگی غذا اشاره دارد. معمولاً رنگ و بافت ظرف باید جذاب باشد و عکس به گونهای گرفته شود که بهخوبی در تصویر نمایان شود. به علاوه زمانی که مشغول ادیت عکس خود هستید اگر دهانتان آب نیفتد شک نکنید که یک جای کار اشتباه کردهاید.
نورپردازی
نکتهای که باید در نورپردازی به آن توجه داشت عدم استفاده از منبع نور و فلاشهای کوچک در فواصل نزدیک نسبت به سوژه است. هر چه فاصله فلاش از سوژه کمتر باشد و یا اندازه آن کوچکتر باشد، سایههای ایجاد شده تندتر خواهند بود و تأثیر بدی بر روی ظاهر غذا میگذارد؛ بنابراین از فلاشهای داخلی دوربینها به صورت مستقیم هرگز نباید استفاده کرد. بهترین نور، نور غیرمستقیم خورشید است. همان نوری که از پرده عبور کرده و به سوژه تابیده میشود. ولی برای نورپردازی دلخواه و رسیدن به فضاسازی موردنظر استفاده از فلاش و سافتباکس میتواند بسیار مثمر ثمر باشد.
پس از چیدمان نور که هم میتواند نور پنجره و رفلکتور باشد و هم نورهای استودیویی، باید سوژه را بهگونهای تزیین و چیدمان کرد که در جذابترین موقعیت خود قرار گیرد. ایدهالترین موقعیت نور نسبت به سوژه بهگونهای است که با زاویه نسبتاً کم از سوژه به ظرف غذا تابیده شود. برای جذابتر شدن غذا و درخشانتر شدن لبههای سوژه نیز میتوان از یک منبع نور بهعنوان بکلایت استفاده کرد ولی باید توجه داشت که شدت آن حدوداً باید دو برابر منبع نور اصلی باشد. برای پر کردن سایهها نیز میتوان از رفلکتور استفاده کرد و آن را در موقعیت مناسب قرار داد.
ترکیببندی
یکی از قواعد مرسوم و تکراری که در ترکیببندی همواره به آن اشاره میکنند، قرار دادن تصویر در نقاط طلایی و یکسوم میانی تصویر است. اگر در ترکیببندی از خلاقیت کافی برخوردار نباشیم و یا به نتیجه دلخواه خود نرسیم، این تکنیک میتواند بسیار کار راهانداز باشد و تصاویری به ثبت برسد که از لحاظ بصری با دید بیننده کاملاً آشنا است. ولی خلاقیت در ترکیببندی و رعایت نکردن اصول رایج میتواند نتیجهای بسیار جذاب به همراه داشته باشد؛ به عنوان مثال قسمتی از بشقاب ممکن است که از قاب بیرون زده باشد و یا ظرفی کاملاً در مرکز تصویر قرار داده شده باشد. با این وجود کادربندی و چیدمان یکی از المانهای مهم در ترکیببندی است.
از دیگر فاکتورهای تأثیرگذار، زاویه قرارگیری دوربین نسبت به سوژه است. در عکاسی از یک پیتزای تخت گرد، بهترین زاویه معمولاً کاملاً از بالاست درحالیکه در عکاسی از یک لیوان بستنی بلند احتمالاً ۴۵ درجه بهترین زاویه قرارگیری دوربین است تا بر گرد بودن و انحنای اسکوپها در عکاسی بستنی تأکید شود. هنگام عکاسی از یک برگر نیز بهترین زاویه، زاویه روبهرو است. بنابراین نوع غذا بسیار بر ترکیببندی تأثیر میگذارد و با توجه به این که قرار است از چه سوژهای عکاسی شود، باید به ترکیببندی آن توجه کرد. یکی از کارهایی که توصیه به انجام آن نمیشود، کج کردن دوربین هنگام عکاسی است. بسیاری فکر میکنند که چرخاندن دوربین در عکاسی مواد غذایی بر جذابیت تصاویر میافرازد. ولی در واقع تنها باعث سردرگمی بیننده و نامفهوم بودن عکس میشود. همیشه بهتر است که دوربین تراز قرار گیرد و اگر خطوطی در تصویر موجود است سعی شود که کاملاً صاف به نمایش دربیایند.